عصر تاسوعا حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه جلوى خيمه نشسته بود و سر مبارك خود را بر سر زانوهاى خود نهاده ، تا قدرى استراحت نمايد.
پس ناگهان حضرت زينب (س) با شنيدن صداى صيحه اسبان و هجوم دشمنان، نزديك برادرش امام حسين (ع) آمد و به آن حضرت خطاب كرد و اظهار داشت : اى برادر! آيا صداى اسبان را نمى شنوى، كه هجوم آورده اند؟!
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین